این افراد در تظاهراتهای خیابانی خود که به تأسی از تظاهرات مردمی در گوشه و کنار جهان عرب آغاز شده بود، به بهانه دعوت به آزاد کردن همفکران زندانی شان در اردن به خیابانها ریخته بودند.اما حضور سلفیها در این برهه زمانی به اردن منحصر و محدود نماند. اندکی بعد در تظاهراتهای سوریه که بخش اعظم آن در شهر درعا در جنوب سوریه و هم مرز با الزرقاء در شمال اردن بود، شمار زیادی از سلفیها وارد تجمعات مردمی شده و با تظاهرکنندگان و نیز افراد پلیس سوریه درگیر شدند.
مصر، سومین کشور پس از اردن و سوریه بود که از این پدیده در امان نماند و با ظهور علنی سلفیها و خروج آنها از خانه به خیابان شاید برای نخستین بار پس از سرنگونی رژیم مبارک، با آنها دست و پنجه نرم کرد. حضور سلفیها در خیابانهای مصر به درگیری با مسیحیان و کشته شدن 12 نفر از دو طرف منجر شد. سلفیها در مصر با ادعای تلاش برای رهاندن یک زن مسیحی مسلمان شده از یک کلیسا در امبابه در قاهره، با کلیساییان درگیر شدند.
این درحالی است که زن مسلمان شده پس از این ماجرا با اشاره به اینکه در الازهر به اسلام گرویده و اسیر کلیسا نبوده، ادعاهای سلفیان برای نجاتش را رد کرد. اما سلفیها کیستند؟ سلفیها یک جریان اسلامی و یک مکتب سنی هستند که خواستار آنچه خود بازگشت به رویکرد سلف صالح و چنگ زدن بدان بهعنوان نماینده روش اسلام اصیل میدانند هستند.
آنان بر ضرورت توجه به احکام قرآن و احادیث صحیح تاکید میکنند و خواستار منع دخالتهای غرب در روح اسلام و تعالیم آنند. اما رویکرد سلفی در شکل جدید و امروزی آن نماینده مکتبی از مکاتب اندیشهای جنبش سنی است که اصلاح نظامها و رژیمهای حاکم و جامعه و زندگی و حرکت دادن آن به سوی تطابق با نظام شریعت اسلامی براساس فهم خود را دنبال میکنند.
این رویکرد سلفیها با احمد بن تیمیه در قرن هشتم هجری ظهور کرد و محمد بن عبدالوهاب که وهابیت را در 300 سال پیش در نجد عربستان بنا نهاد، این راه را ادامه داد. بخشی از سلفیها بر این باورند که شورا مناسبترین جانشین دمکراسی است چرا که دمکراسی راه را برای به قدرت رسیدن گمراهان و سکولارها هموار میکند اما شورا به معنای حضور اندیشمندان و زیرکان در منصه قدرت است ودر مقابل، شماری دیگر نیز بر این باورند که میتوان دمکراسی را اسلامیزه و آن را در شورا ادغام کرد.
آنان معتقدند که درصورت واگذاری حق انتخاب به مردم، آنها به قدرت خواهند رسید و در این میان، پیروزی اخوانالمسلمین که بهنحوی از انحا در برخی از مسائل متأثر از آنان است، در انتخابات پارلمانی 2006 مصر، حماس بهعنوان همفکران اخوانالمسلمین در فلسطین و اسلامگراها در نخستین دوره انتخابات شوراها در عربستان را بهعنوان شاهد ذکر میکنند.البته به غیر از مورد آخر، 2مورد دیگر ارتباطی با سلفیها ندارند. اما بخشی از سلفیها، سلفیهای جهادیاند که معتقد به رویکرد جهاد در تعامل با تحولات جامعه و به زیر کشیدن حاکمان هستند.
و از این رو، از شیوههای خشونتآمیز برای مقابله با این تحولات بهره میگیرند. آنچه در میانه آوریل گذشته در اردن و نیز در سوریه و اخیرا در مصر شاهد بودیم، تجلی سلفیهای جهادی است که از نظر غربیها خطرناکترین و رادیکالترین نوع این جریان سیاسی است. القاعده و طالبان برآیند همین تفکرند. غربیها از این بیم دارند که به موازات باز شدن فضای سیاسی در جهان عرب، بخشی از این سلفیها بتوانند خود را به عرصه سیاسی وارد کرده و تفکرات و اندیشههای القاعده و طالبان را گسترش بخشند.
همین سلفیهای جهادی بودند که به رهبری ابو مصعب الزرقاوی، زاده شهر الزرقاء در شمال اردن و هم مرز با شهر درعا در جنوب سوریه، با ادعای مبارزه با اشغالگران آمریکایی در عراق، شمار زیادی از شهروندان عراقی و نه نظامیان آمریکایی را کشتند. در ماه نوامبر سال 2005 بود که سلفیهای جهادی در عملیاتی انتحاری در یک هتل در اردن، 200 نفر از جمله مصطفی العقاد کارگردان و تهیهکننده سرشناس سوری و خالق فیلم محمدرسولالله را کشتند.
در لبنان نیز ماجرای اردوگاه نهر البارد و درگیری ارتش با سلفیها هنوز در اذهان ماندگار است. اکنون همشهریان و همفکران ابو مصعب الزرقاوی که چندی پیش با مردم و نیروهای امنیتی اردن درگیر شده بودند، با بهرهبرداری از اوضاع و رویدادهای جاری در سوریه، بهصورت خزنده وارد این کشور شده و آتش به خرمن مردم سوریه زدند و دهها نفر را به نام مبارزه با رژیم حاکم کشتند. در مصر نیز سناریو بهگونهای دیگر تکرار شد و چندین نفر در پی ظهور علنی سلفیها در عرصه سیاسی مصر، کشته و یا راهی بیمارستان شدند.
بهنظر میرسد به موازات بازشدن فضای سیاسی در کشورهای عربی در نتیجه انقلابهای مردمی آزادیخواهانه، سلفیها فرصت را مغتنم شمرده میکوشند تا حضور خود را بر جوامع عربی تحمیل کنند و اگر پیش از این، جوامع عرب اسیر دیکتاتوریهای خودباخته بودهاند، اکنون سلفیها بهدنبال آنند تا این جوامع را اسیر افکار و اندیشههای رادیکال خود کنند و براساس آنچه تا به امروز شاهد آن بودهایم در راستای تحقق این هدف از قتل و کشتار تحت عنوان جهاد فروگذاری نمیکنند.
حضور و ظهور گروههای سلفی و بهویژه سلفیهای جهادی در برهه کنونی و همزمان با ظهور و پیروزی انقلابهای مردمی در جهان عرب، به مانند رویش و رشد علفهای هرز در کنار گیاهان پرخاصیت است که باید با اتخاذ اقدامات هوشیارانه و آگاهیساز، مردم و دولتهای جدید را از آنها مصون داشت.